نمادها ، عامل اصلی توسعه شهری

تمام شهر های دنیا برای آنکه نام خود را بر سر زبانها بیندازند و به این شکل کسب درآمد و گردشگر کنند برای خود نماد سازی می کنند .
برخی بر روی بک اثر تاریخی مانور می دهند و برخی دیگر مشاهیر و نام آوران خود را به جهانیان معرفی می کنند بعضی از شهرها هم طبیعت و حیاط وحش خود را مطرح می کنند .
جامعه شناسان معتقدند شهرهایی که دارای نماد بخصوصی نیستند قابلیت رشد نداشته و به این شکل بافت آنها قدیمی و فرسوده می گردد .
شهرهای کوچکی را می بینیم که به خاطر نمادهای مشهور خود به سرعت رشد و توسعه می یابند و گاهی شهرهای بزرگی را شاهدیم که با از دست دادن جاذبه های عمدتا اقتصادی خویش رشد منفی را در تمام بخش های خود دارند .
نماد سازی در شهرها به ارتقای شاخص های کلان توسعه منجر می گردد . متاسفانه بسیاری از مدیران شهرهای کوچک و بزرگ کشور ما ، تمام توان خود را صرف امور جاری و روزمره نواحی در اختیار خود نموده و به این شکل فرصت های بسیار ارزشمندی را از دست می دهند .
در این مجموعه سعی شده است با ذکر نمونه هایی از شهرهای ایران و جهان نگاهی تازه به دست اندر کاران امور شهری داده شود تا شاهد توجه بیشتر به پتانسیل های بومی مناطق مختلف باشیم .

و اما نمونه ها :
شهر سن پترزبورگ روسیه با موزه های خود و شهر وین به دفاتر سازمانهای جهانی ، شهر سیدنی به نیکول کیدمن و پاریس به برج ایفل شناخته می شوند
شهر لس آنجلس در آمریکا و بمبی در هند به مجموعه های سینمایی هالیوود و بالیود و شهر کن در جنوب فرانسه به جشنواره بین‌المللی فیلم کن شناخته می شوند .
شهر تبریز به مقبره الشعرای تبریز و اصفهان به سی و سه پل ، شیراز به حافظیه و مشهد به حرم رضوی شناخته می شوند .
شهر لندن به کاخ بوکینگهام ، شهر کراچی به بندرش و آنتالیا به مراکز تفریحی ، بندر عباس را به منطقه اول نیروی دریایی و گنبد به مسابقات اسب دوانی ، یزد به آتشکده های خود و رامسر را به هتل رامسر می شناسیم .
شهر پیزا را با برج پیزا و ژوهانسبورگ را به تراش الماس ، شهر نطنز را به تاسیسات اتمی و کرج را به سد تاریخی اش ، آبادان را به پالایشگاه نفت و لاهیجان را به کارخانجات و مزارع چای می شناسیم .
شهر کاشان را به سهراب و شهر همدان را به باباطاهر ، توس را به فردوسی و رشت را به میرزا کوچک خان جنگلی ، شیروان را به ارد بزرگ و نیشابور را به خیام ، اردبیل را به علی دایی و کاشمر را به مدرس ، شهر سوادکوه را به رضا شاه و شهر کلات را نادرشاه افشار ، رفسنجان را به هاشمی رفسنجانی و اردکان را به خاتمی ، تفرش را به دکتر حسابی و زابل را به رستم ، کرمانشاه را به شهرام ناظری و بوشهر را به رییس علی دلواری می شناسیم .
اگر خوب دقت کنیم متوجه می شویم اکثر شهرهایی که نتوانسته اند معیار و شاخصه خاصی برای خود مطرح کنند به همان نسبت از توسعه یافتگی کمتری برخوردارند . شاید به همین خاطر است که تهران به پایتختی خود هم نبالید و برج آزادی را ساخت و به آن هم اعتنا نکرد و برج میلاد را ساخت ! و امروز هر رییس جمهوری وارد تهران می شود قبل از آنکه وارد کاخ سعد آباد برای مذاکره شود سری هم به برج میلاد می زند .
خلاصه کلام آنکه تهرانیها به این شکل موفق می شوند چندین برابر دیگر شهر ها از منابع ملی بهره بگیرند .

نتیجه :
مدیران شهرهایی که نامی از آن ها شنیده نمی شود باید به یکی از طرق زیر عمل نمایند :

1- تحقیقی جامع در مورد پتانسیل های خود بمایند
2- نماد بخصوصی را به کار گیرند که حدالامکان منحصر به فرد و دائمی باشد ( نکته : شاخص های اقتصادی و صنعتی عمر کوتاهی دارند )
3- پس از شناسای نماد شهر خود ، به شکل های مختلف در سطوح ملی و جهانی نسبت به آن اطلاع رسانی نمایند ( جشنوارها و فستیوالهای شاد در پیرامون این نماد خود کمک بزرگی به شناساندن شهر آنها خواهد کرد ) .


دکتر کریم سمنانی
مدیر لابی ایران و سوئد

منبع :
http://greatorod.forumotion.ca/forum-f14/topic-t15.htm#98

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فر گرد *بدگویی*

طبیعت را صداکن

میهن دوستان، آزادیخواه و آبادگرند نه کشتارگر... فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی